در طول زندگی برای تک تک ما پیش می ­آید که اتفاقی ناخوشایند برایمان رخ دهد و بارها و بارها آن خاطرات بد را به یاد آورده و در ذهن مرور کنیم. هر دفعه که آن واقعه دردناک و تلخ را به یاد می­آوریم بیشتر ترسیده و ضعیف­تر میشویم. هر قدر تلاش می­کنیم جلوی افکار منفی خود را بگیریم هیچ نتیجه­ای ندارد بلکه با نمایش داده شدن تک تک لحظات آن رویداد دردناک بدون آنکه متوجه باشیم در صحنه سازی غرق شده و با مرور آن حادثه بد اعتماد به نفسمان بیش از پیش کاسته می­شود.

در چنین مواقعی ما به یک راهکار سریع احتیاج داریم؛ راه حلی فوری که با کمترین میزان اراده بتوانیم از آن استفاده نماییم.

با ما تا انتهای این نوشتار همراه باشید تا راه حل مؤثر و نتیجه بخش را برای مقابله با چنین شرایطی و از بین بردن خاطرات بد یاد بگیرید؛ راه حلی که شاید ساده به نظر برسد ولی باید این تکنیک را یاد بگیرید و در موارد ضروری به خودتان کمک کنید تا یک حادثه­ی بد تا آخر عمر باعث رنجش شما نشده و  ملکه ذهنتان نشود.

شکستن کدهای ذهنی؛ فرمول طلایی برای از بین بردن خاطرات تلخ

مغز  انسان­هادر تمام مدت زندگی، کلیه تجربیات و آموخته­ها را به شکل خاصی کدگذاری و ذخیره می­کند. حرکت چشم­ها یکی از عناصر اصلی است که به مغز کمک می­­کند تا اطلاعات را ضبط کرده و به یاد آورد.

طبق تحقیقات روانشناسان انسان­ها برای به یاد آوردن یک تصویر و یا بازسازی آن به نقاط مختلفی خیره می­شوند. با استفاده از مهندسی معکوس، می­توانیم روند یادگیری ذهن را خراب کنیم!

هر خاطره بدی که در ذهن ما نقش می­بندد روند یادگیری قدرتمندی را سپری می­کند؛ در واقع مغز ما ثبت­کردن آن روبداد را با تمامی جزییات را در خود بلد بوده و به خوبی می­داند چگونه بارها آن واقعه را مرور کرده تا بتواند از آن درس بگیرد.

این ویژگی مغز در تاریخچه تکامل آن ریشه داشته و در واقع برای محافظت از ما در مقابل خطرها و شرایط ناخوشایند آینده لازم و ضروری است؛ ما هرگز نمی­توانیم و قادر نیستیم جلوی انگیزه­ی زیاد مغز برای تکرار و مرور خاطرات منفی را بگیریم ولی با بکارگیری اندکی هوش و ذکاوت می­توانیم روند یادگیری و به خاطر سپاری آن واقعه­ی بد را خراب کنیم.

چگونه این کار راانجام دهیم؟

به محض اینکه ذهن شما شروع به تکرار و یادآوری حادثه بدی که برایتان پیش آمده می­کند، بدون درنگ چشم­های خود را بچرخانید؛ می­توانید مرتباً از جهتی به جهتی دیگر نگاه کنید.خیره نشدن به یک نقطه ثابت و و جلوگیری از روند تکرار و مرور خاطره بد هدف اصلی از این کار است.

با بازکردن چشم­های خود سریع متوجه می­شوید که دیگر قادر به یادآوری اتفاق بد نیستید! این امر کاملاً طبیعی است زیرا چشم­های شما برای به یاد آوردن آن حادثه بد باید روی نقطه ثابتی متمرکز شود و به نوعی وارد خلسه ملایمی(خلسه حالتی بین خواب و بیداری است که امواج ذهنی در شرایط آلفا قرار می گیرند و تلقین پذیری انسان افزایش می­یابد.) می­شوید که سبب ثبت خاطرات در ذهن شما می­شوند.

شما با چرخاندن چشم­های خود و نگاه­های بی­توقف به جهات مختلف باعث مختل­شدن در این روند شده و نمی­گذارید وارد خلسه شوید.

هرچند ممکن است خاطرات بد پس از چند دقیقه به شما هجوم بیاوردند ولی کافی است هر بار به محض خلاص و  هشیار شدن از تصاویر ذهنیتان، چشمانتان را در جهات مختلف بچرخانید و این کار را آنقدر ادامه دهید که دیگر تصویر شفافی در برابر خود نداشته باشید.

 ظرف چند روز با انجام همین تکنیک ساده می­توانید به طرز شگفت آوری سبب کاهش شدت عاطفی آن خاطره­ی بد شوید.

افزایش سرعت این روند هم کار چندان سختی نیست. باید پله پله جلو رفته تا تا قدرت اراده­ی خود را باز یابید.

 اگر شما واقعاً در درون بدانید که فرد پر اراده­ای هستید و هیچ چیز فرای توانایی­هایتان نیست، آیا باز هم ممکن است که به همین سادگی تحت تأثیر یک خاطره­ی بد قرار بگیرید؟مسلماً خیر

استفاده از این روش بلافاصله بعد از خود رویداد بد تاًثیر بیشتری دارد، اما استفاده از آن مدت­ها بعد از خود رویداد نیز بی فایده نیست. شما باز هم می­توانید کدهای ذهنی را به هم بریزید هر چند که ممکن است این بار با سرعت کمتری اتفاق بیفتد.