تقویت حافظه و پیشگیری از کاهش آن: شاید برای شما هم پیش آمده باشد که هنگام استرس، چیزهای ساده را فراموش میکنید، کلمات را به خاطر نمیآورید و حتی برای صدا زدن نام دوستتان هم به فکر کردن نیاز دارید. به عبارت دیگر، هنگام استرس، عادیترین و کاربردیترین چیزهایی که میدانید را هم به یاد نمیآورید یا دیرتر به خاطر میآورید.
اما این حالت گذرا است و تاثیر چندانی در زندگی روزمرهتان ندارد. مگر اینکه به طور پیوسته خود را در شرایط استرسزا قرار داده باشید. دکتر مهرداد اخوانبهبهانی، متخصص علوم اعصاب و روان و عضو ممتاز انجمن هومیوپاتی تاثیر استرس بر کاهش شدید حافظه را ناشی از سه حالت مشخص میداند که در ادامه این مطلب به آنها پرداختهایم.
استرسهای ناگهانی (شوک)
از نظر روانشناسی، استرس انواع مختلف دارد. گاهی استرس بسیار حاد و شبیه یک شوک است. مثلا فردی که ناگهان به هنگام عبور از خیابان دچار تصادف شده و به وسط خیابان پرتاب میشود. در این مورد فراموشی ناگهانی، به علت مقدار زیاد آدرنالینی است که در خون او ترشح شده و بدن فرد را وادار کرده در وضعیت خطر قرار بگیرد. این وضعیت از نظر تکاملی بسیار حیاتی بود و ضامن زنده بودن اوست. چراکه به او کمک میکند تمامی تجهیزات موجود در بدنش بهکار گیرد و به طور کامل برای زنده ماندن بجنگد و هیچ چیز در این راه مانع نشود.
وقتی دچار شوک شدید میشویم، هیچ چیز بیش از زنده ماندن برای ما اهمیت ندارد. البته ضربه به سر نیز میتواند مزید و بر علت شود چراکه مغز ما نیز مانند موبایلهای پیشرفته، یک سیستم ضدشوک در درون خود دارد که در حوادث با قطع کردن مدارها از آسیب بیشتر جلوگیری میکند.
استرسهای مزمن
دومین نوع استرسها، استرسهای روحی مزمن هستند. در این نوع استرس، شدت شوک وارده نسبت به نوع نخست کمتر است اما تکرار آن سبب بروز مشکلاتی برای بیمار میشود. یکی از این مشکلات کاهش حافظه و افت عملکرد ذهنی بیمار است.
گاهی استرسهای مزمن مانع روند طبیعی عملکرد مغز میشوند. استرسهای احساسی در واقع مشکلات حلنشدهای هستند که سبب نشخوار فکری ما میشوند. حرفهای نگفته، ترسهای پنهانی، عصبانیتهای فروخورده، رنجشهای عمقی و احساس گناه همه و همه مواردی هستند که به عنوان پروندههای بسته نشده برای مغز عمل کرده و هر کدام قسمتی از ظرفیت مغز را به خود اختصاص میدهند. این امر سبب کاهش توانایی ششدانگ مغز شده و میتواند کاهش حافظه و تواناییهای ذهنی ما را توجیه کند.
استرس ناشی از تعمیم
اما استرس به دلیل دیگری نیز سبب کاهش حافظه میشود و آن استفاده نا به جا از قانون تعمیم است. فرض کنید بیماری پدرش را در سنین کم از دست داده و مادرش مجبور به ازدواج مجدد شده است. ازدواجی که زیاد به مذاق او خوش نیامده و خاطرات تلخی از دوران کودکی برای او رقم زده است.
حال اگر این بیمار هر روز و هر شب به این خاطره تلخ فکر کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بدون شک او یا دیوانه یا دچار افسردگی شدید میشود. این مسئله سبب میشود که مغز تدبیری برای رهایی از این خاطره ناخوشایند بیندیشد و آن فراموش کردن آن است.
این یک مکانیسم دفاعی قابلقبول و کارآمد محسوب میشود. اما این مکانیسم مانند اغلب مکانیسمهای دفاعی کاربردی موقتی داشته و در درازمدت میتواند باعث بروز مشکلاتی برای فرد شود. یکی از این مشکلات اختلال حافظه است چراکه مغز به تدریج یاد میگیرد هر چیز ناخوشایندی را از یاد ببرد. این روند در ادامه به تمامی خاطرات خوب و بد تعمیم داده و سبب ایجاد فراموشی در فرد میشود.