حساسیت خانم ها روی ظاهرشان طبیعیست؟ | حساسیت خانم ها روی ظاهرشان | ظاهرشان خانم ها
حساسیت خانم ها روی ظاهرشان طبیعیست؟
از ابتدای کودکی یک دختربچه (مستقیم و غیرمستقیم) یاد میگیرد، میبیند، میشنود، لمس میکند، باور میکند و میپذیرد که زنها باید زیبا باشند.
و شاید حتی عمیق تر و نادرست تر دریابد که زیبایی یک ابزار ( یک سلاح ) است و همیشه باید سلاحش را به همراه داشته باشد تا بتواند پیروز باشد.
الگوی دختران ما در بچگی پرنسسهای زیبایی بودند که مردها دنبالشان بودند و دوستشان داشتند و این پرنسسها هر چیزی که می خواستیم را در خود داشتند: صورتی ایدآل، زندگیای ایدآل، همسری ایدآل.
به مرور زمان این مسئله که ظاهر مهمترین چیز است به تاروپود یک دختر رسوخ میکند و کمکم مقایسه کردن خود با همهی آن زنان زیبایی که در تلویزیون و سینما دیده است شروع میشود.
زنهایی که کلی آرایش روی صورتشان بود، آن عکسهای روتوششده از مدلها در مجلات.
و تازه متوجه میشود که در مقایسه با آن زنها بویی از زیبایی نبرده است و اعتمادبهنفس به کلی ویران میشود.
اگر انتظار داشته باشیم اعتمادبه نفس ویران نشود، انتظار زیاد و عجیبی است!
چرا که فرد خود را بدون هیچ ابزار و سلاحی میداند و این پنداره هر روز روحش را فرسایش میدهدکه او از غافله پیروزی و خوشبختی به دور است.
البته ناگفته نماند که بسیاری افراد با آموزه های صحیح محیطی از این بازی خارج میشوند.
و درمیابند که رسم زندگی چیز دیگریست، سلاح های دیگری برای موفقیت وحود دارد.
و زندگی فقط و فقط در زیبایی خلاصه نشده است و پارامترهای یک فرد موفق چیز دیگریست.
بماند که برخی به دلایل دارا بودن همان پارامترهای تجاری و سینمایی، به خودپنداره های غلط میرسند.
و اعتمادبه نفس کاذب میگیرند و زندگی را از سمت دیگری از دست میدهند و روحشان را نابود میکنند.
و غرق زیبایی ظاهری میشوند و انتظار دارند که همه چیز را به ابزار در اختیارشان بدست اورند و برخی هم تلاش میکنند.
تا خود را شبیه این افراد نمایند و ایشان که از سمت دیگر همیشه دچار اضطراب و فشار روانی هستند.
در آن سن کم برای زندگی کردن مطابق با تصویر ذهنیای که وارد مغز فرد از خودش کرده بودند، تمام تلاشش را برای زیباتر شدن میکرد.
موهایمان را صاف و یا آنقدر آرایش میکرد که حتی خودش هم جلوی آینه خودش را نمیشناخت و آگاهانه لباسهایی انتخاب میکرد که بدن را به خوبی نشان میداد.
قسمت زیادی از انرژی برای زیبا به نظر رسیدن صرف میشد.
برای زندگی کردن با تصویری که متاسفانه در کودکی برایش نقاشی شده بود.
با اینحال باز هم راضی نیست.
موضوع این است که هرچقدر هم که سخت تلاش کنید.
نخواهید توانست با ساعتها آرایش و گریم حرفهای رقابت کنید، با فتوشاپ هم همینطور؛
ولی یادگیری این درس برایمان گران تمام میشود.
خُب الان به عنوان یک زن یا دختر نوجوان باید چکار کنیم؟
چطور باید با آن صدای داخل ذهنمان که مرتب میگوید چون بهاندازهی کافی زیبا نیستیم پس بهدردنخور و شکستخورده هستیم مقابله کنیم؟
میدانم که همهی ما انسانها سطح استانداردی از زیبایی را دوست داریم ولی آیا همهی انسان بودن همین است؟
خیلی لاغر، خیلی چاق، خیلی روشن، خیلی تیره، خیلی قدبلند، خیلی قدکوتاه؟ این تعریفی است که کل زندگی از خودمان داریم؟
خیلی باهوش، خیلی قوی، بااعتمادبهنفس، شجاع، ماجراجو و مهربان پس چی؟
این وظیفهی دیگران نیست که شما را تعریف کنند. وظیفهی خودتان است.
به این دلیل خودمان را روی مقیاس زشت تا زیبا ارزیابی میکنیم که این ارزیابی ارزشِ فردی از سنین کودکی در ذهن ما حک شده است.
ولی میتوانیم با مداومت، پشتکار و تلاش آگاهانه دیدگاهمان را نسبت به خودمان تغییر دهیم.
زنانی که تمام وقتشان را صرف سلبریتیها، آرایش و شبکههای اجتماعی میکنند
معمولاً افسردهتر و نامطمئنتر از زنانی هستند که در فعالیتهای سالم و مثبت شرکت میکنند.
بنابراین به جای سرک کشیدن مداوم در مُد جدید لباس و آرایش و دویدن به دنبال تحسینهای دیگران، همین امروز یک فعالیت جدید را شروع کنید.
(بله، همین امروز. همهی ما میدانیم که «فردا» هیچوقت شروع نخواهیم کرد.)
کتاب خواندن، نقاشی، دویدن یا هر فعالیت دیگری که از آن لذت میبرید.
تا طولانیترین زمان ممکن این فعالیت را ادامه دهید.
هر روز، بدون استثناء بعد از چند روز احساستان را نسبت به خودتان دوباره ارزیابی کنید.
در زیر به چند مورد از نتایج مثبت این فعالیتها اشاره میکنیم:
۱- یک عادت جدید و سالم برای خودتان درست خواهید کرد که واقعاً از آن لذت میبرید.
۲- هر روز کاری را انجام خواهید داد که دوست دارید که آن تأیید و تحسینی را که از دیگران انتظار دارید به شما میدهد.
۳- دیگر آنقدرها روی ظاهرتان وسواس نخواهید داشت چون الان دیگر افکاری مثبت و مفید دارید که ذهنتان را با آن پُر کنید.
۴- دیگر خودتان را براساس ظاهرتان توصیف نخواهید کرد؛
درعوض، خودتان را کتابخوانی مشتاق، دوندهای سریع، نویسندهای باانگیزه و… خواهید دانست.
و مطمئناً این تعریف بسیار بهتری از شما خواهد بود.
ما باید این واقعیت را که ظاهرمان هیچ اهمیتی ندارد درونی کنیم.
واقعیت این است که اگر با یک ژن زیبایی خوب به دنیا آمده باشید به این معنی نیست که اتوماتیکوار فردی موفق خواهید بود.
اگر بخواهیم حس خوبی نسبت به خودمان پیدا کنیم، باید وارد عمل شویم و روی جنبههای مهم شخصیتمان کار کنیم.