حافظه بلند مدت چیست و کارکردهای آن در یادگیری چگونه است؟
پنجاه قرار اول!
حافظه بلند مدت ، جالب بود برای درک بهتر کارکرد های یادگیری مغز و حافظه بلند مدت ابتدا این مطلب را مرور کنیم؛
شاید فیلم جالب پنجاه قرار اول ( ۵۰ First Date / 2004 ) را به یاد داشته باشید. این فیلم دربارهی خانمی بود که نقش او را باری مور بازی میکرد. این خانم توانایی تشکیل حافظهی بلندمدت را نداشت. اگرچه ممکن است عنوان فیلم دور از ذهن به نظر برسد اما متأسفانه این موردی است که برخی از افراد از زوال حافظه شبیه به این مورد، که در نتیجهی آسیب مغزی ایجاد میشود، رنج میبرند. به داستان میشل ۴۷ ساله توجه کنید که در نتیجهی دو تصادف تمام خاطرات او تا قبل از سال ۱۹۹۴ پاک شدند و او هیچکدام از آنها را به خاطر نمیآورد. همسر صبور او باید هر روز عکس عروسیشان را به او نشان میداد تا به او یادآوریکند که با هم شریک هستند.
مشکل میشل این بود که نمیتوانست تجارب روزانه خود در حافظهی کوتاهمدت را به حافظهی بلند مدت انتقال دهد. یعنی اگر او منزلش را ترک کند اما فراموش کند که قصد کجا رفتن را داشته عجیب و غیرمعمول نیست. او به فناوری سیستم جهتیابی ماهوارهای بسیار متکی است زیرا از فاصلهی نیم مایلی منزلش او را به مکانهای مورد نظرش راهنمایی میکند.
میشل هر روز را به عنوان یک روز جدید شرح میدهد که هیچ خاطرهای از رویدادهای روز قبل در آن وجود ندارد. او عاشق برنامههای تلویزیونی است اما نمیتواند همهی شخصیتها را به یاد بیاورد و طرح کلی برنامهها را دنبال کند. با این وجود او خوشبین است و میگوید حداقل این احساس را دارد که یک برنامهی مشابه را دوباره نمیبیند.
مهارتهای بلندمدت: حافظهی روندی
آیا میتوانید توضیح دهید که چگونه بند کفشتان را میبندید؟ شاید با توضیح دادن این مورد مشکل داشته باشید، در صورتی که احتمالاً اگر واقعاً یک جفت کفش در دست داشته باشید و آمادهی بیرون رفتن باشید هیچ مشکلی با بستن بندها نداشته باشید. چرا تقسیمبندی مرحله به مرحله یک فعالیت ساده که مردم آن را هر روز انجام میدهند مانند بستن بندکفش، رانندگی و حتی نوشتن اسمتان تا این حد مشکل است. اما از طرفی پسر سه ساله من در توضیح مرحله به مرحله یک تکلیف ساده به من هیچ مشکلی ندارد. به عنوان مثال زمانی که در حال نوشتن حرف M است با صدای بلند میگوید:
شیب رو بالا ببر، شیب رو پایین بیار، شیب رو بالا ببر و شیب رو پایین بیار، من اطمینان دارم که شما تا این حد برای نوشتن حرف M زمان صرف نخواهید کرد.
حافظهی روندی به مهارتهایی که خودکار هستند اشاره دارد، مهارتهایی که شما وقت زیادی را صرف فکر کردن به آنها نمیکنید مانند نوشتن حروف و یا بستن بند کفش. مغز شما به یاد میآورد که چه کاری باید انجام دهید بدون اینکه هر مرحله را متوقف کنید. به همین خاطر است که فهرست کردن هر مرحله دشوار است. سوال این است که وقتی یک چیز را یاد میگیرید چگونه بخشی از حافظهی روندی میشود و دیگر نازی نیست که دربارهی آن فکر کنید؟ به عنوان مثال وقتی که در حال یادگیری یک زبان جدید هستید و یا غذا میپزید.
در ادامه توصیههایی برای انتقال بهتر و سالمتر اطلاعات جدید به حافظهی بلندمدت را می خوانیم که در یادگیری دروس و بالاخص مهارت تست زنی کنکور میتواند به میزان زیادی یاری رسانتان باشد:
تمرین کردن برای تکمیل کردن
شنیدم فردی میگفت: تمرین تنها زمانی باعث کامل شدن میشود که خود تمرین کامل باشد. این جمله واقعیتهای زیادی را در بردارد. وقتی که شما کاری را بارها و بارها انجام دهید در حال آموزش دادن مغز و ماهیچههای خود هستید تا آن را یادآوری کنند. ورزشکاران به این فرآیند حافظهی ماهیچهای میگویند.
دلیل اینکه شما یک فعالیت را به صورت خودکار انجام میدهید، مانند دوچرخه سواری یا اسکیت، این است که ماهیچههای شما آن را به یاد میآورند. حالت تمرین مهم است زیرا اگر چیزی را برای اولین بار به طور درست یاد نگیرید بدن شما قبل از اینکه بتوانید یک روش جدید و بهتر برای انجام دادن یاد بگیرید باید ابتدا روش غلط را فراموش کند.
به این فکر کنید که چگونه یک مداد را در دست گرفتید. به خاطر دارم که معلم من برای همهی دانشآموزان بسیار سختگیر بود و میتوانستیم فقط به یک روش مداد را در دست بگیریم، در غیر این صورت به دردسر میافتادیم. من به این روش مداد گرفتن چسبیدم هرچند که فهمیدم از هر روش دیگری سختتر است. این واقعیت در مورد فعالیتهای بسیاری صدق میکند.
به عنوان مثال اگر شما اسکی دوست دارید و تصمیم گرفتهاید با وجود اینکه قبلاً چندسالی اسکیبازی کردهاید در مورد آن آموزشهایی ببینید شاید زمانی که بفهمید طرز حرکت و نحوهی ایستادن شما صحیح نیست متعجب شوید. مربی شما برای اینکه نحوهی کارتان را تغییر دهد باید نسبت به وقتی که یک اسکیباز مبتدی را آموزش میدهد، سختتر کار کند.
دلیل این است که ماهیچههای شما یک روش معین اسکیبازی را ذخیره کردهاند و شما میدانید که به منظور یادگیری نحوهی صحیح باید آنها را فراموش کنید. بنابراین دفعهی بعد اگر قرار است چیز جدیدی را برای اولین بار بیاموزید اطمینان حاصل کنید که شیوهی انجام آن کاملاً صحیح است. این کار مانع از آن میشود که مجبور شوید دوباره آن را بیاموزید.
حال در مورد یادگیری دروس و تست زنی فکر کنید؛ شما از ابتدا در دوران مدرسه برای امتحانات تشریحی آماده شدید و مغزتان آماده پردازش پاسخ با جزئیات و احتمالا اضافه کردن توضیحاتی برخواسته از مخیلات خویش است و برایش بسیار سخت خواهد بود که بین ۴گزینه، یک گزینهی صحیح را انتخاب کند و این موضوع در سالهای اخیر که کنکور بسیار مفهومی تر و با سوالات ترکیبی تر برگزار میشود، رنگ بیشتری دارد.
ذهن شما میبایست در پاسخگویی از حالت تشریحی به حالت تست زنی تغییر فرم دهد و این تغییر فرم به غیر از با تمرین و تکرار اصولی امکان پذیر نمیباشد.
ما در مرکز مشاوره دکتر پدرام در کنار دانشآموزان و داوطلبان مقاطع مختلف کنکور و آزمونهای تستی هستیم تا به ایشان در یادگیری تکنیکها و روشهای تسریع این امر کمک نماییم.
مطمئنا با برنامه ریزی صحیح و تخصصی برای یادگیری، مرور، تست زنی و تکرارهای متوالی و منسجم بر اساس نیاز فرد ذهن با سرعت بیشتری مطالب را به نحو صحیح فرا میگیرد و قدرت تست زنی فرد نیز به سرعت افزایش میابد. شما در هر زمان و هر نقطه کشور می توانید با تماس با شماره تلفن ۲۲۶۹۱۰۱۰-۰۲۱ از این خدمات بهرهمند شوید.
تأثیر پاداشها در بهبود حافظه
به تأثیر پاداشها در بهبود حافظه قانون اثر گفته میشود. این قانون بسیار ساده است. اگر در نتیجهی یادگیری یک مورد جدید، چیز خوشایندی را دریافت کنید احتمالاً رفتاری را که موجب یادگیری شما شده است تکرار خواهید کرد. برای کودکان این پاداشها ممکن است برچسبهای طلایی و یا نمرهی خوب در یک امتحان باشند و برای بزرگسالان ممکن است تحسین شدن از جانب یک فرد محبوب و یا ترقی در کار باشد. اما قانون اثر یک وجه دیگر هم دارد، اگر به خاطر یادگیری یک مورد جدید، چیز منفی مانند انتقاد و ناامیدی را دریافت کنید به احتمال کمتری آن رفتار را تکرار خواهید کرد.
به خود پاداش بدهید!
به خود پاداش بدهید! ستارههای طلایی و برچسبهای رنگی فقط مخصوص کلاس نیستند. زمانی که در حال یادگیری یک مورد جدید هستید یک سیستم پاداش تنظیم کنید. اطلاعات را به بخشهای کوچکتری تقسیم کنید و هر بار که در یادگیری یک بخش موفق بودید یک برچسب به خود بدهید.
بعداز اینکه تمام تکلیف را با موفقیت به پایان رساندید از خود با پاداشی که در نظر گرفتهاید پذیرایی کنید (مانند یک لباس جدید یا یک تعطیلات کوتاه مدت، یک قطعه کیک خوشمزه و یا …). البته این پاداش نباید حتماً هزینهای دربر داشته باشد حتی میتواند گذراندن یک روز خاص با دوستان باشد.
هدف این است که انگیزه ایجاد کنید تا مغز خود را آموزش دهید که اطلاعات جدید را جذب کند و هیجانات مثبت را با فرآیند یادگیری تداعی کند. این روش نه تنها یادگیری را لذتبخش میسازد بلکه به شما کمک میکند اطلاعات را برای زمان طولانیتری به خاطر بیاورید. هنگامی که به پاداشهایتان فکر میکنید و یا به تصاویر آن رویداد نگاه میکنید این پاداشها مانند جرقهای عمل میکنند تا به مغز شما کمک کنند که اطلاعاتی را که فرا گرفتهاید به خاطر بیاورد.
بسیاری از ورزشکاران مشهور قبل از بازی حرکات تکراری را انجام میدهند، مثلاً ممکن است بند کفشهایشان را به روش معینی ببندد و یا شب قبل از مسابقه با یونیفورم خود بخوابد. یکی از بازیکنان بزرگ لیگ هاکی قبل از هر بازی چوب هاکی خود را داخل توالت آویزان میکرد. این خرافات در بین ورزشکاران غیرمعمول نیست. اگرچه این حرکات تکراری به ایجاد ارتباطات ماندگار در حافظه کمک بسیار کمی میکنند اما برخی از مردم تصور میکنند تکرار کارهای عادی آشنا میتواند به کاهش اضطراب قبل از یک عملکرد یا فعالیت مهم کمک کند.
شما هم ممکن است قبل از یک قرار ملاقات، ارائه یک کنفرانس در دانشگاه، یک آزمون کلاسی و یا امتحان نهایی و یا حتی یک جلسهی مهم خرافههای مخصوص به خود را در مورد انجام امور داشته باشید.
اما این خرافهها از تفکر سازنده دربارهی اعمال مثبتی که مستقیاً به رویداد مربوط میشوند فاصله دارند و در عوض به موارد نامربوط نزدیک هستند؛ پس بسیاری مواقع با افکار غلط و ناصحیح به راحتی شانس موفقیت خود را از دست داده اند و یا از آن دور شده اند.
آموزش درخواب
خواب، در دورای که مشغول یادگیری هستید، یک تقویتکننده مهم است!
استراحت کردن بعد از یادگیری، اطلاعاتی را که فرا گرفتهاید تقویت میکند. به روزهای مدرسه فکر کنید. آیا امتحانات چند گزینهای را به خاطر میآورید؟ در نگاه اول راحت هستند اما اگر بیشتر از یک جواب درست به نظر برسد این سوالات بسیار گیجکننده هستند، دقیقا موقعیت که در امتحان کنکور با آن سر و کار دارید و بسیاری از جواب ها را صحیح میبینید، موقعیتهای بسیاری در زندگی میتواند افراد را گیج کنند. به عنوان مثال ممکن است زمانی که در بیرون از منزل هستید فراموش کنید که آیا گاز را خاموش کردهاید یا خیر.
خواب نه تنها حافظه را تقویت میکند بلکه باعث میشود در زمان انجام یک تلکیف اشتباهات کمتری مرتکب شوید. هنگامی که شما خواب هستید مغز از این فرصت برای شارژ شدن دوباره استفاده میکند و رویدادهای واقعی و اطلاعات حقیقی را از اطلاعات نادرست مجزا میکند. در نتیجه نه تنها سرحال میشوید بلکه به احتمال کمتری سردرگم شوید و فراموش میکنید که اجاق گاز را روشن گذاشتهاید یا نه.
نوازندگان وقتی سعی میکنند قطعهای از موسیقی را به یاد بیاورن یک آهنگ را بارها و بارها اجرا نمیکنند. آنها مغز خود را به شدت درگیر میکنند. ممکن است تعجب کنید که چرا این کار را میکنند. دلیل آن ساده است. کاری که همهی نوازندگان انجام میدهند این است که یک آهنگ را بارها و بارها اجرا میکنند و ماهیچههای آنها حرکات را یاد میگیرند. اما در طول آهنگ حواسشان پرت شود ادامه دادن و پیش بردن اجرا دشوار است. در واقع اکثر افراد باید آهنگ را از ابتدا شروع کنند زیرا نمیتوانند اجرا را از یک نقطهی تصادفی ادامه دهند.
برای سود بردن از تکنیکهای نوازندگان حتماً نباید یک نوازنده باشید. زمانی که در حال یادگیری یک موضوع جدید هستید و یا باید کاری را انجام دهید که در مورد انجام آن استرس دارید مانند ارائه کنفرانس در محل تحصیل، مغز خود را از طریق تمرکز با دقت بر کاری که قصد دارید انجام دهید به شدت درگیر کنید. ابتدا از شر حواسپرتی خلاص شوید. سپس به جای اینکه فقط مطلب را بارها و بارها با صدای بلند تکرار کنید، میتوانید آن را در مغز خود نیز جای دهید. سوالاتی را بررسی کنید که ممکن است در مورد موضوع مطرح شود. نهایتاً مکث کنید و دربارهی جوابهایتان به این سوالات در میانهی ارائه کنفرانس فکر کنید. سپس از جایی که مکث کردهاید شروع کنید و ارائه را ادامه دهید.
البته مسلما براساس روحیات، شخصیت و وضعیت هر فرد راهکارهای متناسب و مفیدی وجود دارد که ذکر همهی آنها در قالب متن کاری بس دشوار است و شما می توانید با مراجعه به مراکز مشاوره معتبر از متخصص این امر راهنماییهای لازم در این خصوص را دریافت نمایید.
مرکز مشاوره دکتر پدرام نیز در این زمینه آماده برگزاری جلسات فردی، گروهی و … می باشد تا با افزایش این مهارت ها بسیار سهلتر و سریعتر به خواسته هایتان دست یابید.
صحبت کردن برای داشتن یک مغز بهتر!
زمــان اهمیــت دارد.
زمان شنیدن اطلاعات بر اینکه تا چه حد آنها را به خوبی به یاد آورید تأثیر میگذارد. به عنوان مثال شما اطلاعاتی را که در ابتدای یک فهرست قرار دارند بهتر از کلماتی که در میانهی فهرست هستند را به خاطر میآورید، زیرا کلمات ابتدایی بیشتر تکرار میشوند. این [پدیده] اثر اولویت نامیده میشود.
همچنین شما اقلامی که در انتهای لیست قرار گرفتهاند را شاید حتی بهتر از کلماتی که در ابتدای فهرست آمدهاند به خاطر بیاورید زیرا همان لحظه آنها را شنیدهاید و نیازی نیست که آنها را برای مدت طولانی به خاطر بیاورید. به این ]پدیده[ اثر تأخر میگویند. بنابراین اگر فهرست طولانی از مطالب یا نکات درسی داشتید که میبایست آن را یاد بگیرید، آن را به چندین فهرست تقسیم کنید تا از افت کردن در میانهی فهرست اجتناب کنید.
مزاحمتها را کاهش دهید.
یک فکر نامربوط که در ذهن ایجاد میشود، مزاحمت از سوی شخصی دیگر و یا سایر مزاحمتهای محیطی زنگ تلفن و یا گریهی خواهر و برادر کوچکتر، اغلب برای پاک کردن محتوای حافظهی کوتاهمدت توجه کنید در غیر این صورت اطلاعات خیلی سریع به مرور زمان از بین میروند و طولی نمیکشد که برای همیشه آنها را از دست خواهید داد.
اگر میخواهید از حافظهی فعال خود به نحو مؤثری استفاده کنید مهم است که در موقعیتهایی قرار بگیرید که مزاحمتهای احتمالی به حداقل برسند. سر و صدای محیطی در اینکه چه میزان از اطلاعات را میتوانید به خاطر بیاورید نقش دارد. سکوت به یک حافظهی کوتاهمدت کلامی خوب منجر میشود. شاید بدانید که اگر در حال تلاش برای به یادآوردن اطلاعات مهمی هستید، کم کردن صدای موسیقی میتواند مفید واقع شود و در لحظه میزان تمرکز شما بالاتر رود. چرا که هر چه ورودی های ادارک ما کمتر درگیر باشد، میتواند تمرکز بیشتری بگیرد و به همین ترتیب یادگیری بهتری داشته باشد.
به همین دلیل است که اکثر افراد در محیط آرام و ساکت می توانند توجه بیشتری برای یادگیری مطالب جدید درسی داشته باشند و توصیه میشود در محیط آرام درس بخوانید.
بر روی یک چیز [مورد] تمرکز کنید.
فعالیتهایی که شما را ملزم میکنند توجه خود را از یک مورد به مورد دیگر تغییر دهید میتوانند سرعت فراموشی شما را افزایش دهند. عمل تغییر دادن توجه و یا انجام دادن تکلیف ]به طور همزمان[ میتواند بار زیادی را به شما تحمیل کند و باعث شود که حتی سادهترین چیزها را نیز فراموش کنید. ممکن است در بالاترین نقطهی راهپله ایستاده باشید و با خود فکر کنید که برای چه کاری به اینجا آمدهام؟ انجام دادن کارهای زیاد در یک زمان به این معناست که نمیتوانید یک کار را درست انجام دهید. بنابراین کارهای خود را کم کنید و در یک زمان یک تکلیف را انجام دهید آنگاه متوجه خواهید شد که در منزل و در محل کار همه چیز را خیلی بهتر به خاطر میآورید.
محدودیتهای خود را بشناسید.
برای یادآوری، قطعههای اطلاعاتی را در اندازههای مناسب تعیین کنید تا از این طریق از تحمیل بار به حافظهی خود اجتناب نمایید. به خاطر آوردن اطلاعاتی که یادآوری آنها از شما خواسته شده است مهمتر از این است که سعی کنید از طریق نگه داشتن یک رشتهی طولانی از اطلاعات در ذهن، خود را به عنوان قهرمان بعدی حافظه ثابت کنید. پس در تقسیم بندی دروس و زمانبندی ها در برنامه ریزی های مطالعاتی ویژگی های فردی خود را در نظر بگیرید و بر اسا واقعیت توانایی ذهنتان این برنامه ریزی را انجام دهید.
برای یادآوری بیشتر سریع صحبت کنید.
ممکن است شما یک سخنگوی سریع را به عنوان فردی چاپلوس و یا کسی که سعی میکند با فروختن چیزی به شما که واقعاً به آن نیاز ندارید سرتان را کلاه بگذارد تصور کنید. در حقیقت سخن گفتن سریع میتواند برای حافظهی کوتاهمدت کلامی شما معجزه کند.
اگر اطلاعاتی را که باید به خاطر بیاورید بارها و بارها بازگو کنید میتوانید آنها را سریعتر یادآوری کنید. اما دو چیز را به خاطر داشته باشید:
طول کلمه اهمیت دارد.
طول یک کلمه در این که تا چه حد آن را خوب به خاطر بیاورید تفاوت بزرگی ایجاد میکند، به این کلمات نگاه کنید: Refrigerator (یخچال)، hippopotamus (هیپوتالاموس)، Mississippi (میسیسیپی)، aluminium (آلومینیوم).
احتمال فراموش کردن این کلمات در مقایسه با کلماتی که میتوانید به راحتی آنها را تکرار کنید مانند bus (اتوبوس)، clock (ساعت)، spoon (قاشق)، fish (ماهی) بسیار زیادتر است. هر چقدر که تکرار و مرور ذهنی یک کلمه زمان بیشتری ببرد یادآوری آن دشوارتر است. ]این پدیده[ به عنوان اثر طول کلمه شناخته شده است، به این معنا که کلمات طولانیتر، سختتر به یادآورده میشوند. برای تقویت حافظهی خود در یادآوری کلمات طولانی، سعی کنید در عوض اینکه به یک فهرست فقط گوش کنید، به آن نگاه کنید.
اصوات اهمیت دارند.
یادآوری فهرست کلماتی که متفاوت هستند مانند bus (اتوبوس)، clock (ساعت)، spoon (قاشق)، fish (ماهی)، mouse (موش) بسیار راحتتر از فهرست کلماتی است که تلفظ مشابهای دارند (کلمات همقافیه مانند man (مرد)، cat (گربه)، map (نقشه)، mat (حصیر)، can (قوطی)، cap (کلاه). زمانی که کلمات شبیه به هم تلفظ میشوند شما به احتمال بیشتری سردرگم میشوید و فراموش میکنید که چه کاری باید انجام دهید. بنابراین اگر سعی دارید لیست خرید خود را به یاد بیاورید به جای اینکه آنها را به ترتیب حروف الفبا مرتب کنید اقلام خود را به طبقههایی دستهبندی نمایید (لبنیات، گوشت، نان).
در اینجا یک روش مطمئن برای تقویت حافظهی کلامی شما ارائه شده است. به دو صدای مختلف یک صدای بم و یک صدای زیرگوش کنید. سپس مشخص کنید که آیا آنها شبیه به هم هستند. این کار را با صداهای مختلف امتحان کنید. نوازندگان این مهارت را آموزش میدهند. معلمان هم از این روش برای تقویت مهارتهای افرادی که در زمان یادگیری یک زبان جدید در تمایز صداهای مختلف مشکل دارند استفاده میکنند.
برای تمرین در این زمینه می توانید از مطلبی با عنوان ” بازی های فکری کلامی ” که برای تقویت حافظه ی کلامی میباشد، مراجعه نمایید.
در مطلب دیگری با عنوان “چه زمانی یادگیری اتفاق می افتد؟“ به شرح روش های بهتر یادگیری مغز پرداخته ایم که خواندن این مطلب برای شما خالی از لطف نخواهد بود و به شما پیشنهاد میدهم.