حدود دو درصد از افراد هر جامعه از احتلال روانی وسواس رنج میبرند، این به معنای آن است که حدود ۱۰ درصد از افراد جامعه باید درباره چگونگی رفتار با افراد وسواسی بدانند. وجود عوامل ژنتیکی در بروز وسواس باعث میشود که احتمالا در خانوادههایی که فردی وسواسی وجود دارد چند نفر دیگر هم مبتلا به آن باشند. این مسئله شرایط را برای عضو غیروسواسی خانواده سختتر نیز میکند. زندگی کردن با فرد وسواسی سخت است، اما سختتر هم میشود اگر ندانید که چگونه باید در کنار این افراد زندگی کنید. این که شما بتوانید با وجود اختلال وسواس یکی از اعضای خانواده یا دوستان نزدیکتان، به نیازهای خودتان هم توجه داشته باشید و هم بتوانید از حمایت و حضور عاطفی او بهره ببرید نیازمند رعایت نکاتی است که در این مقاله به آن میپردازیم.
اطلاعات خود را درباره اختلال وسواس افزایش دهید.
هرچقدر اطلاعات کاملتری درباره یک مسئله داشته باشید بهتر میتوانید با آن برخورد کنید. قدم اول برای رفتار درست با فرد وسواسی در خانواده شما آن است که اطلاعاتتان را درباره وسواس تکمیل کنید. درباره علائم، نشانهها، علل و ریشههای اختلال و روشهای درمان وسواس تا میتوانید مطالعه کنید. شرکت در کلاسهای گروهی که برای خانواده افراد وسواسی در کلینیکهای روانشناسی برگزار میشود میتواند بهترین راه برای این منظور و هدف باشد.
حمایتی باشید.
حمایتی بودن به معنای آن است که نیازهای طرف مقابل خود را بشناسید، او را درک کنید و در مسیر رفع نیازهایش حرکت کنید، بدون آن که از نیازهای خود چشمپوشی کنید و یا با احساسات او درگیر شوید و رنج ببرید. بدانید که اختلال وسواس یکی از رنجآورترین اختلالهای روانی برای خود فرد مبتلا است. فرد وسواسی از حمله افکار وسواسی غیرقابل کنترل رنج میبرد و برای از بین بردن آنها دست به رفتارهای وسواسی مانند شستن و چک کردن و مرتب کردن افراطی و بیهوده میزند. او خودش هم از بیهوده بودن رفتارش اطلاع دارد اما نمیتواند آن را کنترل کند و معمولا به شما میگوید دست خودم نیست. پس در برابر این همه رنج، نیاز به حمایت شما دارد.
با وسواس هم دوستداشتنی است.
قدم اول حمایتی بودن آن است که به او بفهمانید با وجود اختلال وسواس هم دوستش دارید. اگر چیزی برای شما آزاردهنده است آن رفتار وسواسی او است و مشکلی با خود او ندارید. رفتارش را از خودش جدا کنید و به او بفهمانید که میخواهید به او کمک کنید تا آن را بهبود دهد، اما با وجود وسواس هم او را میپذیرید و دوست دارید. اگر نیاز دارد درباره احساساتش، افکار وسواسی و اجبارهایش حرف بزند با توجه به او گوش دهید و نشان دهید میفهمید که تحمل آن برایش سخت است.
سرزنش نکنید.
همان طور که گفتیم افکار و رفتارهای وسواسی فرد مبتلا به راحتی برای او قابل کنترل نیستند. پس سرزنش شما رنج او را چند برابر میکند. ممکن است وقتی رفتارش را میبینید که یک دستگیره را پانزده بار چک میکند یا لباسهایش را با ترتیب حساس و به شدت وقتگیری در کمد میچیند یا آن که بیشتر از چهار ساعت را در حمام میگذراند؛ در نتیجه شما هم عصبانی میشوید. اما با این که احساس خود را کتمان نمیکنید به او هم میگویید که سختی و عصبانیت او را هم برای اجبار به انجام این رفتارها درک میکنید. علاوه بر آن سرزنش شما باعث میشود او اختلالش را از شما یا دیگران پنهان کند و طبیعتا دیرتر برای درمان اقدام کند.
برچسب نزنید.
برچسب وسواسی زدن به فرد مبتلا در خانواده و جامعه میتواند اثرات زیانباری داشته باشد.
سعی کنید خود فرد را از اختلالش جدا کنید. به او نگویید وسواسی هستی. با این کار او خود را با بیماریش یکی میداند و در برابر بهبود و درمان بیشتر مقاومت میکند.
انتظاراتتان را تغییر دهید، تا کمتر ناکام شوید.
شما وقتی از عضو مبتلا به وسواس انتظار داشته باشید که به راحتی رفتار وسواسی اش را کنترل کند، مشخصا وقتی رفتار متفاوتی می بینید عصبانی میشوید. پس انتظاراتتان را نسبت به تغییر کردن او تغییر دهید. بپذیرید که این اختلال در برابر درمان مقاوم است. با این نوع پیش فرض حتی وقتی تغییر کوچکی هم مشاهده کنید که ناشی از تلاش خود او و درمان باشد؛ او را تشویق میکنید و به بهبودی بیشتر او کمک میکنید. در نظر داشته باشید که سرعت درمان وسواس در افراد مبتلای تحت درمان هم متفاوت است، پس مقایسه کردن او با دیگران نمیتواند مفید باشد و حتی موجب احساس بیکفایتی و مقاومت بیشتر در او میشود.
ریتم زندگی را حفظ کنید
سعی کنید به دلیل وسواس یک عضو خانواده، خودتان را از روابط اجتماعی و رفع نیازهایتان محروم نکنید. شما حق دارید که تفریح داشته باشید، با دوستان و خانواده و فامیل در رابطه باشید و روابط صمیمانه تجربه کنید. اگر قواعد و عادات فرد وسواسی در خانواده، شما را محدود میکند در مورد نیازهایتان با او صحبت کنید و در این باره قاطع باشید.
خودتان را وارد رفتار وسواسی نکنید.
رفتار وسواسی را برای او تسهیل نکنید، شما او را دوست دارید اما نباید خود را وارد رفتار وسواسی او کنید یا کارهای اجباری او را برایش انجام دهید.
خریدن مواد شوینده زیاد برای استفاده او یا کمک کردن در شستن چندینباره سرویس بهداشتی نمیتواند به بهبود او کمک کند. توجه کنید که او باید سختی معقول بیماریش را تحمل کند تا انگیزه داشته باشد که به دنبال درمان آن برود.
به درمان تشویقش کنید
اطلاعاتی را که دباره اختلال وسواس کسب کردهاید با او درمیان بگذارید و به او بگویید که شاید نیاز به کمک متخصص داشته باشد. بگویید که اختلال وسواس قابل درمان است، روشهای درمانی را به او معرفی کنید و شواهد اثربخشی آنها را برایش توضیح دهید. تصمیم نهایی با خود اوست و هر تصمیمی بگیرد شما میپذیرید. اگر علاقهای به درمان نشان نمیدهد با او همدلی کنید و بگویید که درک میکنید که مراجعه کردن به پزشک یا روانشناس مضطربش میکند یا از آن میترسد که بقیه فکر کنند دیوانه است. به او اطمینان بدهید که اینطور فکر نمیکنید و تنها میخواهید به او کمک کنید.
خانوادهدرمانی
ممکن است رفتارهای وسواسی فرد مبتلای نزدیک به شما بر روی خود شما نیز فشار آورده باشد یا شما را خسته کرده باشد. حتی ممکن است احساس کرده باشید که زندگی خانوادگیتان تحت تاثیر قرار گرفته است. در این مواقع شما هم نیاز دارید که وارد درمان شوید تا جلوی آسیب به شما گرفته شود. تصور نکنید که بیماری او در اولویت قرار دارد و فعلا شما مهم نیستید. اگر شما آسیب ببینید خانواده به طور کلی آسیب میبیند. پس خانواده را به طور کامل وارد درمان کنید و از روشهای خانوادهدرمانی و زوجدرمانی روانشناسان استفاده کنید. این فرایند به شما کمک میکند افکار منفی یا فشار و استرس را کاهش دهید.