انگیزشی / روانشناختی / درام / خانوادگی
نقد و بررسی فیلم Collateral BEAUTY
Collateral BEAUTY از دسته فیلم های به شدت قدرتمند تولید سال ۲۰۱۶ می باشد، “ زیبایی موازی” و یا “زیبایی پنهان” به کارگردانی David Frankel در مورد درمان سوگ و فقدان هستش و اینکه چگونه ما میتوانیم با خودمان آشتی کنیم و واقعیت های زندگی را بپذیریم.
مسلما فیلمی که ویل اسمیت، ادوارد نورتون و کیت وینسلت عزیز در آن ایفای نقش کنند باید فیلم مطلوب و ارزشمندی برای دیدن باشد که البته این جمع را دیوید فرانکل گرد هم آورده تا داستان مردی را روایت کند که شرکتی بزرگ دارد و بعد از مرگ دختر کوچکش به دلیل یک سندروم خاص افسردگی میگیرد و از مسیر عادی زندگی خارج می شود و دوستان او تلاش برای کمک کردن به وی برای بازگشت به زندگی را دارند.
زمان، مرگ و عشق سه مولفه ی زیبایی است که نقش اول فیلم برای آنها نامه مینویسد و از همیجا بازی ذهن تماشاگر و حرکت سیال ذهن در دنیای ساخته شده توسط نویسنده و کارگردان شروع می شود…
ویل اسمیت در این فیلم ایفاگر نقش هاوارد است که در امر تبلیغات و بازاریابی چنان مهارتی دارد که وی را جادوگر این حرفه مینامند.
او را در شرایطی میبینیم که مشغول صحبت با همکارانش و سایر اعضای ارشد شرکت تبلیغاتی متعلق به خویش است و بحثهای آنها پیرامون سال بسیار موفقی است که پشت سر نهادهاند و میخواهند سال بعدی را نیز به همان شکل رقم بزنند.
با این حال، فیلم «زیبایی موازی» به ما میگوید که هاوارد هر چقدر در حرفهاش دقیق و قاطع است، در مسائل اجتماعی و زندگی خصوصی مردی رقیقالقلب است و پیوسته به مقولههای زندگی و مرگ و رستگاری میاندیشد و مایل نیست که زندگیاش به شکلی تهی بگذرد.
در همین راستا متوجه میشویم که سه شریک اصلی هاوارد در این کمپانی نیز همپای او حرکت و به نبوغ وی تکیه میکنند و آنها ویت (ادوارد نورتون)، کلیر (کیت وینسلت) و سایمون (مایکل پنا) هستند.
سفر به سه سال بعد
اینجا است که سناریوی لوب و فیلمی که فرانکل براساس آن ساخته، ما را به سه سال بعد از وقایعی که برشمردیم، منتقل میکند و از این طریق است که درمییابیم هاوارد از مرد به غایت موفق سه سال پیش به یک مرد مردد و اندوهگین که در دقایق بسیاری در توهم غرق است، تغییر ماهیت داده و دلیل این امر این است که او طی زمان مورد بحث و به واقع دو سال پیش دختر بچهاش را که ۶ سال بیشتر نداشت، به شکلی دلخراش از دست داده است و دائماً غم او را میخورد.
درست است که او بعد از مدتی دوری از شغلش به شرکت خود بازگشته اما بر اثر مشغول بودن ذهنش به غم و حرمان دختر از دست رفتهاش، فقط جسمش در محل حاضر است و حواس او جای دیگری است.
شرکایی نه چندان بهتر
حسن «زیبایی موازی» این است که به دقت نشان میدهد که این سه شریک نیز چندان بینقص نیستند و به واقع ویت، کلیر و سایمون نیز اسیر شرایط نامساعد خویشند و در دام کوتهفکریهای خود افتادهاند.
طبق قصه، ویت آنقدر بیمسئولیتی و بیتعهدی از خود نشان داده که زندگی زناشوییاش از هم پاشیده و دخترش (کایلی راجرز) نسبت به او احساس بیگانگی میکند.
کلیر آنقدر روی کارش و وضعیت کمپانی متمرکز بوده و اتلاف وقت کرده که چشم باز میکند و میبیند ۴۰ سال سن را هم رد کرده و حتی اگر همین حالا ازدواج کند، بچهدار شدن برایش نزدیک به غیرممکن خواهد بود.
در این میان سایمون نیز که از دیگران خوشبختتر است و به تازگی پدر شده و فرزند دلبندش را بسیار دوست میدارد، راز یک بیماری شدید خود را از اعضای خانوادهاش پنهان نگه داشته و اینجا است که مشخص میشود بیصلاحیتی این سه نفر برای گرداندن امور شرکت اگر بیشتر از هاوارد نباشد، کمتر هم نیست.
در جایی خواندم که
این اثر نه « زیبایی موازی » است و نه زیبایی مورب ، نه زیبایی مستطیل و نه زیبایی مثلثی؛ این فیلم بیشتر به ” سردرگمی موازی ” شبیه است!
خوب مسلما چنین تحلیلی از جنبه ی فیلمسازی و فیلمنامه و بحث حرفه ای مورد قبول است و منتقدین می توانند با هر نوع دید و نگاه نقادانه ای به یک اثر نگاه بیندازند ولی در واقع ما این فیلم را اگر نه صرفا به عنوان یک اثر پیچیده ی هنری ببینیم، بلکه به عنوان یک فیلم آموزشی در نظر بگیریم، مسلما رگه های مختلف زیادی را یادمان می آورد که خیلی مستقیم می تواند به مخاطبش کمک لازم را بدهد.
به قول معروف که گفته اند” هر نکته مکان و هر سخن زمانی دارد” ، باید ستایش کنیم این فیلم را اگر نگاه ما کاربردی باشد!
چرا که بدون پرداخت اضافی و گزافه گویی ها و پیچیدگی های رایج داستانی همچون کارهای نولان، مستقیم موضوع را بیان می کند، کمی آب و تاب میدهد و به زیبایی ما را به مقصد می رساند…
این فیلم به اعتقاد من، شدیدا اثر درمانی دارد و در کل این اثر از جنبه های مختلف می تواند قابل ستایش باشد برای مخاطب خاص خودش و نیازی که موضوع و محتوی دارد و ای کاش فیلم هایی از این دست بتوانند بیشتر در عرصه فیلمسازی ساخته و پرداخته بشوند.
معرفی دیگر فیلمها:
نقد و بررسی فیلم Legends of the Fall
نقد و بررسی فیلم Million Dollar Baby