دایره راحتی که اینقدر با آن درگیر هستیم چیست؟

خارج شدن از دایره راحتی
دایره راحتی یا امن (Comfort Zone) یکی از اصطلاحات رایج در جامعه است که به شدت در زندگی ما نقش دارد. ترس­ها و استرس­ها و نگرانی­های ما تا حدود زیادی نشأت گرفته از این مفهوم است.
دایره امن یا دایره راحتی محیطی فرضی است که ما در آن محیط و آن شرایط، احساس راحتی می­کنیم. معمولاً به انجام کارها یا رفتارهایی عادت داریم؛ این عادات ما در دایره امن و راحتی ما قرار دارند. هرگاه بخواهیم کاری جدید انجام دهیم چون پای خود را از دایره راحتی بیرون می­گذاریم احساس اضطراب خواهیم داشت.
قرار گرفتن در دایره‌ی راحتی در واقع هرگونه رفتاری را شامل می‌شود که در آن میزان اضطراب فرد در پایین‌ترین سطح خود نگه داشته می­شود؛ این می­تواند برای اشخاص متفاوت باشد؛ مثلاً ممکن است شما در برقراری ارتباط با دیگران اضطراب زیادی را داشته باشید اما این کار برای دوست شما راحت و آسان باشد و در عوض شما در تیم ورزشی و شرایط بحرانی، کارایی فوق العاده ای دارید ولی دوست شما حتی نمی­تواند به آن فکر کند و همین که به آن فکر می­کند تمام بدنش سرشار از اضطراب می­شود.
هر فعالیتی که با انجام آن سطح اضطراب فرد به حداقل برسد و فرد به آن فعالیت تمایل داشته باشد یا عادت کند، در دایره‌ی راحتی او قرار می‌گیرد. پخت و پز و شستشوی ظروف، ارتباطات کاری یا تماشای تلویزیون می‌توانند در این مفهوم بگنجند.
اغلب افراد سعی می‌کنند با انجام کارهایی خارج از این دایره، از آن بگریزند. هر چیزی که بتواند اندکی سطح اضطراب را افزایش دهد، خارج از مرزهای دایره‌ی راحتی فرد انگاشته می‌شود.
دایره‌ی راحتی معمولاً به شکل زیر تصویر می‌شود. دایره‌ی راحتی در دایره‌ی یادگیری محصور شده و دایره‌ی یادگیری در محاصره‌ی دایره‌ی ترس است. جایی که سطح اضطراب به حد نهایی می‌رسد. بیشتر افراد تلاش میکنند تا با طفره رفتن از انجام یا پذیرفتن برخی امور در منطقه امن خود بمانند و از منطقه امن خود خارج نشوند، پس برای خروج از منطقه راحتی بایستی با انجام یکسری کارها، اندکی سطح اضطراب را افزایش دهیم؛ به عنوان مثال اگر رفتن در جمع و صحبت کردن با افراد غریبه باعث افزایش اضطراب شما می­شود و حس راحتی را در شما پایین می­آورد، این کار خارج از محدوده منطقه امن شماست.
چرا باید از منطقه امن خود خارج شویم؟
هیچگاه طعم خوش موفقیت را نمی چشید اگر از منطقه امن خود خارج نشوید متأسفانه اکثر مردم در سطح متوسط و پایین باقی می مانند چون از منطقه امن خود خارج نمی شوند.
تقریباً همه‌ی افراد، به دیگران توصیه می‌کنند که از این دایره بیرون بمانند. اما اهمیت خروج از این دایره چیست؟  

چرا باید از منطقه امن خود خارج شویم؟

اکثر مردم با هدفگذاری و تلاش در راستای هدف خود می خواهند زندگی راحتی را برای خود درست کنند، اما اگر کسی به شما بگوید من حاضر نیستم که مثلا ًچندین سال سخت کار کنم و مشکلات را تحمل کنم ولی دوست دارم که موفق شوم، غیر ممکن به نظر می رسد.

 اگر شما در منطقه امنی که برای خود ساخته اید پناه ببرید و یادگیری ای نداشته باشید نباید انتظار نتایج خارق العاده را  ذاشته باشید.امکان ندارد  بدون اینکه از منطقه امن خود خارج شوید طعم موفقیت را بچشید. ماندن در منطقه امن شاید راحت­تر به نظر برسد اما یک دنیا تجربیات شگفت انگیز، فرصت­های رشد شخصی و کاری را از شما خواهد گرفت.

 چرا ترک کردن دایره راحتی سخت است؟

چه چیزهایی را با خارج شدن از دایره راحتی میتوان بدست آورد؟

فعالیت‌ها و رفتارهای انسان در دایره راحتی وارد یک روزمرگی و الگویی می‌شود که از ریسک و فشار و اضطراب کم کرده و باعث ایجاد امنیت روانی می­شود. منافع دایره راحتی عبارتند از: رضایت مستمر، اضطراب کم، و کاهش فشار

شرایط راحتی نسبی، یک سطح عملکرد با ثبات ایجاد می‌کند. اما برای به اوج رساندن عملکرد، باید در وضعیت اضطراب نسبی باشیم – موقعیتی که سطح فشار کمی بالاتر از اندازه عادی باشد. به این موقعیت، فضای «اضطراب بهینه» گفته می­شود که  که درست از بیرون دایره راحتی ما شروع می‌شود. البته اگر اضطراب بالا برود، استرس ما بیشتر از آن چیزی می‌شود که بتوانیم خروجی خوبی داشته باشیم و در نتیجه عملکرد آدم افت می‌کند.

مفهوم اضطراب بهینه چیز جدیدی نیست. هرکسی که سعی می­کند تا کاری را به انجام برساند یا به جایی برسد، می‌داند که با سختی دادن به  خود به نتایج درخشانی خواهد رسید. با این حال زیاد فشار آوردن هم نتیجه منفی به بار می آورد و سختی دادن به خود اساساً کار جالبی نیست. ما ذاتاً تمایل داریم که به وضعیت راحتی و اضطراب خنثی برگردیم. واضح است که چرا برای ما سخت است که مغزمان را از دایره راحتی خود بیرون کنیم.

دایره راحتی وضعیتی طبیعی است که بیشتر مردم به آن تمایل دارند؛ ترک کردن آن اضطراب و ریسک به همراه می آورد که ممکن است نتایج مثبت یا منفی داشته باشد اما دایره راحتی رو نباید یه چیز منفی تلقی کرد که مانع پیشرفت ما شود.

چه چیزهایی را با خارج شدن از دایره راحتی می­توان بدست آورد؟

مفیدتر خواهید بود:

راحتی سبب از بین رفتن  بهره‌وری می­شود  چون بدون حس بی‌قراری ناشی از انتظارات و موعد تحویل، ما نیرو و انگیزه خود را برای بیشتر کارکردن و یادگرفتن چیزهای جدید از دست می‌دهیم و گرفتار «تله کار» می‌شویم؛ یعنی ادای «پرکار» بودن را درمی­­آوریم تا بتوانیم در دایره راحتی خود بمانیم و از انجام کارهای جدید شانه خالی کنیم.

کنار آمدن با تغییرات جدید:

یکی از بدترین کارهایی که می‌توانیم انجام دهیم  این است که وانمود کنیم ترس و دودلی در کار نیست.  با خطر کردن به شکل کنترل شده و به چالش کشیدن خود برای انجام کارهایی که معمولاً انجام نمی­دهیم، می‌توانیم بخشی از آن دودلی را در یک محیط کنترل‌شده و قابل مدیریت تجربه کنیم. وقتی یاد بگیریم که هر وقت خواستیم می­توانیم بیرون از دایره راحتی‌ خود زندگی کنیم، برای تغییرات بزرگتری که در زندگی‌ پیش می­آید هم آماده‌تر می‌شویم.

راحتتر شدن جابجا کردن مرزها در آینده:

کم کم با بیرون گذاشتن پا از از دایره راحتی‌ انجام این کار برایمان آسانتر خواهد شد و به وضعیت اضطراب بهینه عادت می‌کنیم. بیشتر می­توانیم به خودمان فشار آورده بدون آنکه عملکردمان به سمت افت برود. هر چه خودمان را به چالش بکشیم، دایره  راحتی‌ ما  با آن هماهنگ شده و با تکرار، چیزهایی که قبلاً برایمان سخت و اضطراب‌آور بوده، آسان‌تر می­شود.

آسان شدن ایده دادن و بکارگیری خلاقیت:

رفتن به دنبال تجربه‌های جدید، یاد گرفتن مهارت‌های جدید و در باز کردن به روی ایده‌های جدید الهام‌بخش بوده و ما را پرورش می‌دهد. امتحان کردن چیزهای جدید باعث می‌شود روی تصورات قدیمی‌ خود فکر کرده و ببینیم کجای آن با دانش جدیدمان همخوانی ندارد و به این به ما کمک می‌کند بیشتر یاد بگیریم و سعی نکنیم فقط اطلاعاتی را پیدا کنیم که تأییدی بر تصورات خودمان باشد. حتی در کوتاه‌مدت، یک تجربه مثبت هم به ما کمک می‌کند ایده‌پردازی کنیم، مشکلات قدیمی رو به چشم جدیدی ببینیم و با نیروی تازه‌ای به مصاف چالش‌های پیش رو برویم.

نفع‌هایی که از پا بیرون گذاشتن از دایره راحتی می‌برید، بی‌دوام نیستند؛ زمانی که با یادگرفتن مهارت تازه، امتحان کردن غذاهای جدید، سفر به یک کشور جدید و حتی مصاحبه برای شغل جدید خودتان را بالا می‌کشید، بالا خواهید ماند و افق دید خود را هم گسترده‌تر می­کنید.

خارج شدن از دایره راحتی

بیرون از دایره راحتی می‌تواند جای خوبی باشد، تا وقتی که خیلی دور نشوید. نباید یادتان برود که بین اضطراب کنترل‌شده‌ و اضطراب واقعی که خیلی از مردم هر روز با آن درگیر هستند فرق هست؛  دایره راحتی هر آدمی با دیگری فرق دارد؛ چیزی که برای ما محرک رشد است، ممکن است برای یکی دیگر فلج‌کننده باشد. فراموش نکنید که اضطراب بهینه می‌تواند شما را به اوج برساند، اما اضطراب شدید ممکن است شما را  زمین بزند.

چند راهکار برای بیرون زدن از دایره راحتی

چند راهکار برای بیرون زدن از دایره راحتی

  • متفاوت انجام دادن کارهای روزمره:در شیوه انجام کارهای هر روز خود تغییری بدهید، حتی اگر تغییر کوچکی باشد؛ مثلاً از مسیر متفاوتی به سر کار بروید. دیدگاه جدیدی که از هر تغییر به دست می آید را دریابید، حتی اگر تجربه‌اش منفی بوده باشد. اگر همه چیز همان‌طور که می‌خواستید پیش نرفت، سرخورده نشوید.
  • وقت مناسب گذاشتن برای گرفتن هر تصمیمی: برای درک معنای چیزی که می‌بینید وقت گذاشته و سپس وارد عمل شوید. به روال کارها دقت کنید.
توجه:

همان‌طور که آدم‌هایی هستند که فقط تصمیمات آنی می‌گیرند، انسانهایی دیگر تمایل دارند تمام جنبه‌های ممکن رو بارها و بارها بررسی نمایند. گاهی باید یک تصمیم فوری و قاطع گرفت تا کارها به جریان بیافتند. این کار به شما یاد می‌دهد که  به قضاوتهای خود اعتماد کنید. همین‌طور به شما نشان می‌دهند که تصمیمات فوری درست هم مثل تصمیمات فکرشده نتایج و عواقبی در پی دارند.( به خودتان اعتماد کنید)

  • با برداشتن گامهای کوچک شروع کنید: خارج شدن از دایره راحتی شجاعت می‌خواهد؛ آرام شروع کرده و ترس­های خود را شناخته و قدم به قدم با آنها روبرو شوید.

خدمات مشاوره فردی و یا مدیریت رابطه در مرکز مشاوره دکتر پدرام را بیشتر بشناسید…

برای جابجا کردن مرزهای شخصی آدم راه‌های زیاد دیگری هم وجود دارند:

یادگرفتن یک زبان یا مهارت جدید

ارتباط برقرار کردن با انسانهایی که برای شما  الهام‌بخش هستند.

انجام دادن کار داوطلبانه در مؤسسه‌ای که هدف خوبی دارد.

سفرکردن  و دیدن مکان‌های متفاوت و جدید یکی از بهترین راه‌ها برای گسترده‌تر کردن دیدگاه شماست.

کاری را انجام دهید و خودتان را از قید محدودیت‌های ذهنی که مانع حرکتتان شده رها کنید.

  • خروج از دایره راحتی به کار راحتی تبدیل می­شد اگر امتحان کردن چیزهای نو سخت نبود! خیلی مهم است که درک کنیم عادت چطور شکل گرفته  و چطور می‌توانیم آنها را  بشکنیم تا خودمان را از دایره راحتی بیرون بکشیم.

اهمیت برگشتن به دایره راحتی‌ هرازچندگاهی

انسان نمی­تواند تمام مدت را بیرون از دایره راحتی خود سرکند. هر از گاهی لازم است به درون دایره برگشته تا تجربه‌هایمان را هضم کنیم. اصلاً نمی‌خواهیم که چیزهای جدید و جالب خیلی زود برایمان تبدیل به چیزهای عادی و کسل‌کننده شوند. به این پدیده سازگاری لذتی می‌گویند، گرایش طبیعی ما آدم‌ها است که جذب چیزهای تازه می‌شویم اما خیلی زود آن چیزهای عجیب برایمان عادی می‌شوند.

با امتحان کردن چیزهای تازه ولی کوچکتر می‌شود  با این حس جنگید:

 سفارش دادن غذای جدید در رستورانی که هر روز غذای تکراری می‌خورید، می‌تواند به اندازه سفر به یک کشور جدید تازگی داشته باشد و هر دوی اینها شما را از دایره راحتی بیرون ببرد.

چالش‌هایی برای خودتان درست کنید؛ اگر قبلا زبان‌های پایه لاتین یاد می‌گرفتید به سراغ زبانی بروید که ساختار کاملاً متفاوتی دارد، مثلاً ژاپنی یا عربی.

 اگر برای ورزش و تمرین می‌دوید، به جای آنکه دورتر و بیشتر بدوید سعی کنید از زمین‌های متفاوتی بگذرید؛ با این کار محیط‌های مختلفی را تجربه می‌کنید.

عادت کنید مرزهای خود را بشکنید

هدف از بیرون رفتن از دایره راحتی این است که تجربیات جدیدی پیدا کرده و به شکل مدیریت‌شده به وضعیت اضطراب بهینه برسید، نه اینکه خودتان را اذیت کنید.

 کمی وقت گذاشته و به تجربیات خود  فکر کنید تا بتوانید نتیجه‌اش را پیدا کرده و آن را در فعالیت‌های روزمره‌ خود به کار ببندید. سپس کار جدید و جالب دیگری انجام دهید و  این فرایند را عادت خودت کنید. هر هفته یا هر ماه چیز جدیدی رو امتحان کنید.

خودتان را به تجربه‌های بزرگ و عظیم محدود نکنید؛ فقط یاد بگیرید که چه کارهایی می‌توانید انجام بدهید (هر از چندی به وضعیت راحتی خود برگشته و استراحت کنید.)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *