بخشیدن دیگران آن هم بعد از آن که به شما آسیب زده و دل شما را شکسته‌اند، چندان کار آسانی نیست. هم باید با دردی که برایتان ایجاد کرده‌اند کنار بیایید و هم باید عواقب کارهایشان را به جان بخرید، ولی با نگه داشتن کینه آن فرد در دلتان احساس بدتری خواهید داشت. این حس بد فقط از روح شما تغذیه نمی‌کند بلکه جسم تان را نیز درگیر می‌کند. به دنبال برانگیخته شدن احساسات منفی، فشار خون بالا می‌رود و در شما استرس ایجاد می‌شود. پس نبخشیدن دیگران مانند این است که شما سمی بخورید و انتظار داشته باشید که دیگری بمیرد. بخشش دیگران باعث می‌شود که رنج‌های عاطفی تان التیام پیدا کند. اما چطور باید فردی که رنج یا صدمه ای به شما وارد کرده است را ببخشید؟
درک مفهوم بخشش
قبل از تلاش برای بخشش دیگران باید در نظر داشته باشید چه درخواستی از خودتان دارید. بخشش به این معنا نیست که فرد مقابل خطایی نکرده یا لایق سرزنش نیست و شما باید جوری وانمود کنید که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. حتی شما مجبور نیستید رابطه تان با آن فرد را ادامه دهید یا کاری برایش انجام دهید.
بخشش یعنی شما واقعیت اتفاقی که افتاده است را پذیرفته باشید و دنبال راه حلی برای بازگرداندن روند عادی زندگی تان باشید. در واقع بخشش یک تصمیم آگاهانه برای رهایی خودتان از بار مسئولیت، درد و استرس ناشی از نگه داشتن ناراحتی و کینه آن فرد می‌باشد. با این کار آرامش از دست رفته به صورت تدریجی باز می‌گردد.
چرا بخشیدن دیگران دشوار است؟
ممکن است افراد به دلایل مختلف تصور کنند بخشیدن دیگران کاری بس دشوار است. برخی افراد تمام فکر و ذهنشان با انتقام جویی پر شده است و برای آن برنامه ریزی می‌کنند یا نمی‌دانند چطور موقعیت را حل کنند. از طرف دیگر اعتیاد بدن به هورمون آدرنالینی که به خاطر استرس ناشی از کینه، فرآیند بخشش را سخت‌تر می‌کند یا شاید هویت فرد به گونه ای شکل گرفته است که با بودن در نقش قربانی، قصد دارد بسیاری از مسئولیت‌ها را از خودش سلب کند. برای حل این مسائل شما باید با خودتان، افکارتان، احساسات تان، مرزها و نیازهایتان رو به رو شوید.
چگونه در جهت بخشش دیگران حرکت کنیم؟
برای آن که دیگران را واقعا ببخشید باید اقداماتی انجام دهید، برخی از این اقدامات برای بخشیدن خود تان نیز کاربرد دارد. در ادامه به بررسی گام‌هایی می‌پردازیم که به شما کمک می‌کند در جهت بخشش دیگران حرکت کنید:
۱- دردهایتان را احساس کنید
در ابتدا شما باید تمایل داشته باشید که فرد مقابل را ببخشید. ممکن است درد آسیبی که خوردید آن قدر عمیق باشد که الان فرصت مناسبی برای این منظور نباشد، مخصوصا در شرایطی که طرف مقابل تان هیچ احساس پشیمانی ندارد. به خودتان اجازه دهید تا از درد خود آگاهی پیدا کنید. توجه کنید که این درد را در کدام قسمت بدن خود احساس می‌کنید.
به خودتان فرصت دهید تا احساس امنیت و آمادگی بیشتری به دست آورید، پس با خودتان خلوت کنید، به واقعیت اتفاقی که افتاده است فکر کنید، چطور به آن واکنش نشان می‌دهید و این که چگونه زندگی تان را تحت تاثیر قرار داده است. زمانی که بار هیجانی آسیب کمتر می‌شود با چالش جدیدی رو به رو می‌شوید. آیا می‌توانید فرد را ببخشید؟
۲- احساسات خود را نام گذاری کنید
با خودتان صادق باشید و احساسی را که به همراه خاطرات لطمه دیگران برانگیخته می‌شوند را نام گذاری کنید. در آن لحظه چه احساساتی زنده می‌شوند؟ احساس گناه، سوگ، شرم، خشم و عصبانیت، غم و اندوه؟ تحقیقات نشان داده است که زمانی که شما نسبت به هیجان‌های خود آگاهی پیدا می‌کنید و آن‌ها را نام گذاری می‌کنید، تصمیم گیری هایتان به جای اینکه بر پایه احساس باشند، منطقی‌تر می‌شوند.
۳- تجربه خودتان را به اشتراک بگذارید
زمانی که اتفاقات ناگوار و آسیب رسان را درونی می‌کنید و در مورد آن با کسی صحبت نمی‌کنید، بیشتر استرس را تجربه خواهید کرد. یک بار امتحان کنید که اگر در مورد آسیب خود با فردی قابل اطمینان صحبت کنید احساستان چه تغییری خواهد کرد. می‌توانید حتی تجربه هایتان را در سایت‌ها به اشتراک بگذارید یا نزد یک متخصص مراجعه کنید. در این صورت از دیدگاه‌ها و نگرش‌های دیگران آگاه خواهید شد.
۴- خودتان را جای فرد مقصر بگذارید
اگر برایتان مقدور است خودتان را جای فرد دیگر بگذارید. به این فکر کنید که شرایط زندگی فردی که به شما آسیب رسانده چگونه بوده و چه عاملی باعث شده که برای رسیدن به خواسته خودش این گونه بی ملاحظه رفتار کند. گرچه تمرین سختی است ولی به شما یادآوری می‌کند که به عنوان انسان تا چه حد تحت تاثیر آسیب‌ها و تجارب زندگی خود هستید. به این فکر کنید که او چه نیازی داشته و چرا از راه‌های منفیی خواهان رسیدن به خواسته اش بوده؟ زمانی که قادر به انجام این تمرین شوید، ریشه‌های شفقت ورزی در وجودتان شکوفه می‌زند.
۵- چه تجربه ای کسب کردید؟
با وجود همه رنج‌هایی که می‌بینید از دریچه دیگری نیز می‌توان به حادثه آسیب رسان بنگرید. این اتفاق چطور باعث شده شما رشد کنید و بالغ‌تر شوید، چه اطلاعاتی در مورد خودتان و دیگران به دست آوردید، می‌توانید شرایط را تحلیل کنید و از این موقعیت به عنوان تجربه ای ارزشمند در زندگی بهره ببرید.
۶- صبور بودن؛ بخشش دیگران یک تمرین است
بخشش دیگران راه حلی نیست که سریع اتفاق بیفتد بلکه فرآیندی ست که نیاز به صبور بودن دارد. می‌توانید در ابتدای کار با بدرفتاری‌های کوچک‌تر آغاز کنید تا به تدریح موفق شوید فردی که رنج عاطفی زیادی برایتان رقم زده است را ببخشید.
۷- ذهن آگاهی را تمرین کنید
ذهن آگاهی یک روش درمانی است که به شما کمک می‌کند در زمان حال زندگی کنید. نتایج بررسی‌ها نشان داده است افرادی که ذهن آگاهی بیشتری دارند نسبت به خود و دیگران شفقت بیشتری نشان می‌دهند.
سخن آخر: معنایی برای زندگی بیابید
در سخت‌ترین شرایط هم شما این آزادی را دارید که معنایی برای زندگی تان ایجاد کنید که شما را تشویق می‌کند تا با انگیزه بیشتری در زندگی قدم بردارید. زمانی که تلاش می‌کنید که با وجود دردهایتان زندگی کنید، توانمندی‌های وجودی تان مانند شجاعت، همدلی و استقامت را تقویت می‌کنید.
