نحوه مطالعه دین و زندگی برای کنکور

۱- آیات و روایات:

اولین چیزی که در مورد نحوه مطالعه دین و زندگی برای کنکور برای شما باید بگیم قسمت آیات و احادیث و روایات است. چه عربی و چه فارسی آن. اگر کسی این قسمت را به صورت حرفه ای و دقیق مطالعه کند بیشترین نمره را در کنکور به دست می آورد. در خواندن آیات و روایات دانستن موارد زیر شایان توجه است:

۱- موضوع اصلی آیه

۲- این آیه اززبان چه کسی و یا چه کسانی است؟

۳- این آیه در باره چه کسی و یا چه کسانی است؟

۴- این آیه خطاب به به چه کسی یا چه کسانی است؟

۵- ظرف تحقق آیه کدام است؟( قیامت،برزخ،دنیا)

۶- کلمات کلیدی آیه کدام است؟

۷- با کدام آیه و حدیث و شعر دیگری ارتباط معنایی دارد؟

۸- دانستن ترجمه دقیق آیه

۹- آیاتی که در اندیشه و تحقیق آمده است.

 

۲- متن درس:

اگر به دنبال نحوه مطالعه دین و زندگی برای کنکور در قسمت متن درس هستید باید بدونید برای به دست آوردن درصدی مناسب از درس دین و زندگی حتمأ باید خط به خط کتاب را جوری بخوانید که تمام کلمات کلیدی، سرتیترها و …را حفظ حفظ باشید و بتوانید کتاب را در ذهن داشته باشید( یک نوع حافظه تصویری) مثلأ این سرتیتر است، این آیه است و بعد از آن چه جملاتی و چه کلماتی آمده است.

نکاتی در رابطه با آیات و متن:

الف)علت ومعلول:

«علت» به معنای: سبب، باعث و… است و « معلول» به معنای: نتیجه،پیامد،بازتاب،مولود،میوه، ثمره و…است.

مثال:

۱-درک بهتر فقر و نیازمندی ،علت قوی تر و بیش تر شدن عبودیت انسان در پیشگاه الهی است.

۲-ایمان به خدا و آخرت و عمل صالح علت عدم غم و اندوه و حزن است.

۳-حکمت الهی علت تقدیر الهی است.

۴-اراده و مشیت الهی علت قضای الهی است.

جملات بالا را می توان اینگونه نیز نوشت:

۱-قوی تر و بیش تر شدن عبودیت انسان در پیشگاه الهی معلول درک بهتر فقر و نیازمندی است.

۲-عدم غم و اندوه و حزن معلول ایمان به خدا و آخرت و عمل صالح است.

۳-تقدیر الهی معلول حکمت الهی است.

۴-قضای الهی معلول اراده و مشیت الهی است.

شرط و مشروط:

مقرب درگاه الهی شدن و مسجود فرشتگان شدن انسان مشروط (معلول) آراسته شدن به کرامت های اخلاقی است.

به کلمات اگر در متن فارسی و کلمه “ان” به معنای” اگر” در متن آیات دقت بیشتری شود می توان شرط و مشروط را دریافت.

تابع و متبوع:

سرنوشت نیک و بد انسان ها و بهشتی یا دوزخی شدن آن ها تابع اعمال و رفتارشان است.

در گرو:

مثبت واقع شدن حجت آشکار(دعوت انبیاء و امامان) در گرو به کار گیری حجت نهان(عقل آدمی) است.

تقدیم و تاخر:

در بخش هایی از کتاب دین و زندگی تقسیم بندی هایی وجود دارد که « ترتیب » در آن اهمیت دارد یا در آیات کلماتی به ترتیب آمده است که بایستی به آن ها توجه ویژه ای داشت.

مثال:

عبارت زیر به تربیت بیانگر کدام توبه است؟

« فَمَنْ تَابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ . » ، ( مائده ، ۵ / ۳۹ )

پاسخ:۱- توبه عبد (فَمَنْ تَابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ) ۲- توبه معبود (فَإِنَّ اللَّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ)

در عبارت ذیل آخرین روش ابلاغ پیام الهی توسط پیامبر چیست؟

« اُدْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ … . » ، ( نحل ، ۱۶ / ۱۲۵ )

پاسخ: مجادله احسن (جَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ)

ج) من- الذین

در آیاتی که کلمات « من – الذین» به کار رفته دقت کنید در باره چه کسانی است(مؤمنان،کافران،متقین،مشرکین و…) و سرانجام آنان چیست.

مثال:

۱- من آمن بالله و الیوم الاخر و عمل صالحأ لا خوف علیهم و لا هم یحزنون

۲- ان الذین لایرجون لقاءنا و رضوا… اولئک مأواهم النار…

د) کلمات قال- قالوا

آیاتی که با «قل» آغاز شده معمولأ خطاب به پیامبر(ص) است ولی باید بدانیم« قال» را چه کسی گفته است و « قالوا» را چه کسانی گفته اند و دقت کنیم در کجا گفته اند یا می گویند.

مثال:

قل: قل إن کنتم تحبون الله فاتبعونی.(خدا گفت خطاب به پیامبر اکرم)

قال: قال ربنا الذی اعطی.(حضرت موسی گفت در مقابل فرعون)

قالوا: قالوا کنا مستضعفین فی الارض.( گناهکاران می گویند در برزخ)

ه) ذلک

این عبارت یک حالت نتیجه گیری دارد و باید بدانیم به کدام آیه بر می گردد.

مثال:

در آیه ذیل:

« یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً. » ( احزاب ، ۵۹ )

ای پیامبر ، به همسران و دخترانت و زن های مؤمنان بگو روسری ها و چادرهای خود را بر خویش بیفکنند ( که گردن و سینه و بازوان و ساق ها پوشیده شود ) این ( کار ) نزدیکتر است به آنکه ( به حجاب و عفت ) شناخته شوند تا مورد تعرض و آزار ( فاجران ) قرار نگیرند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است.

شناخته شدن به عفاف ( ذلِکَ أَدْنی‏ أَنْ یُعْرَفْنَ ) نتیجه رعایت حجاب ( یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ) است.

در آیه ذیل:

« قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُونَ » ( نور ، ۳۰ )

به مردان باایمان بگو که چشمان خود را ( از آنچه دیدنش حرام است مانند عورت دیگران و بدن زن اجنبی ) فرو بندند ، و عورت های خود را ( از اینکه در معرض دید قرار گیرد ) حفظ کنند ، این برای آنها پاکیزه تر است. همانا خداوند از آنچه انجام می دهند آگاه است.

پاکیزگی مؤمنان ( ذلِکَ أَزْکی‏ لَهُمْ ) نتیجه فروبستن چشم از نامحرم و حفظ پاکدامنی ( یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ) است.

در آیه ذیل:

« وَالشَّمْسُ تَجْری لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذلِکَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیمِ » ( یس ، ۳۸ )

و خورشید به [ سوی ] قرارگاه ویژه خود روان است. تقدیرِ آن عزیز دانا این است.

روان بودن خورشید به سوی قرارگاه ویژه خود ( وَالشَّمْسُ تَجْری لِمُسْتَقَرٍّ لَها ) نتیجه تقدیر خداوند عزیز علیم ( ذلِکَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیمِ ) است.

 

نویسنده : مهرداد شاه محمدی | مشاور و برنامه ریز آموزشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *