تفاوتِ حفظ کردن و یادگرفتن را با مطالعه این مقاله متوجه خواهید شد؛ به طور کلی حفظ کردن مطالب باعث میشود چیزی را بدانید و در کوتاه مدت به خاطر آورید.
اما یاد گرفتن مطالب باعث میشود مفهوم آن را درک کنیدو برای بلند مدت آن را با خود به همراه داشته باشید.
تفاوتِ حفظ کردن و یادگرفتن
بسیاری از دوستانتان را میبینید که در کلاس یا مدرسه و اطرافتان نمرههای خوب میگیرند و همیشه از بقیه جلوتر هستند و اکثر سوالات امتحان را بلدند!
می دانید چرا ؟
چون فهمیدهاند که قبل از امتحان چطور درس بخوانند که مطالب در ذهنشان بماند و به راحتی در جلسه آزمون آنها را به خاطر آورند.
اما خوب در بسیاری موارد معمولاً بعد از امتحان همه مطالب را فراموش میکنند!!
این روش درس خواندن، حفظ کردن است نه یاد گرفتن. بله، یاد گرفتن با حفظ کردن تفاوتهای زیادی دارند که در این مطلب با ابعادی از آن آشنا می شویم.
مثال اول
مثلا فرض کنید شما راه رفتن را حفظ میکردید!!
و بعد از چند روز که مثلا در بیمارستان بودید، فراموشتان میشد!
و میبایست از اول آن را حفظ میکردید، ولی چنین نیست و ما راه رفتن را یادگرفتهایم و اگر چند ماه هم در بیمارستان و بی تحرک باشیم باز راه رفتن را فراموش نخواهیم کرد…
حفظ کردن یک مفهوم، یعنی سپردن آن به حافظه که از راههای مختلفی مثل فلشکارتها برای حفظ کردن لغات جدید انجام میشه.
طوریکه لغات در یک سمت کارت و معنی آن پشت کار نوشته شود و آنها را طوری میخوانید که بتوانید روز بعد در امتحان آنها را به خاطر داشته باشید.
کاملا قبول دارم، فرق بین این دو مسئله شاید در این لحظه خیلی مشخص نباشد یا شاید به نظرتان فرق خیلی بزرگی به نظر نیاید.
یادگیری مفاهیم به ما کمک میکند بین موارد و مسائلی که مثلا در کلاس درس یاد گرفتهایم ارتباط ایجاد کنیم و وقتی که از کلاس بیرون میرویم از آنها استفاده کنیم.
در واقع از قوانین ساخت و زیرساخت پیروی کنیم، همان قوانینی که بر طبق آن هر ساخت ذهنی ( مطلبی که میآموزیم) بر اساس یک ساخت قبلی در ذهن یادگرفته می شود .
اگر ما زیر ساختی برای یادگیری مطلبی نداشته باشیم یا آن را به زودی فراموش می کنیم ( یعنی آن را حفظ کردهایم) و یا اصلا چیزی از آن نخواهیم فهمید.
اینجا باید بگویم برای واضحتر شدن مطلب، مثالی میزنم!
مثال دوم:
همین “مثال زدن” نمونهی بارزی از کارکردهای ساخت ذهنی در یادگیری بهتر مفهوم است.
یعنی برای اینکه مطلب جدیدی را برای شما بهتر معرفی کنم، از یک موضوع آشنا که در ذهن شما وجود دارد استفاده میکنم و آن را برایتان توضیح می دهم.
فکر می کنم به خوبی با مفهوم یادگیری ارتباط برقرار کردید وگرنه هم که باید برگردید به یادگیری در سال های اول دبستان….
( الف / ب / پ / ت / د … و سپس می آموزیم “ب+ا” میشود با و دو “با” در کنار هم مفهوم “بابا” را میسازد و …)
اما حفظ کردن هم ذاتاً بد نیست.
دانستن یک چیز همیشه بهتر از ندانستن آن است.
ضمن اینکه برخی مطالب واقعا نیاز به حفظ کردن دارند، به طور مثال در درس شیمی شامل مباحثی میشود که نیاز به حفظ کردن دارد.
مثلا در آموزش شیمی این نیاز شما با استفاده از فایلهای صوتی که در سایت پرواز قرار دارد تا حدودی رفع میشود. حتما وارد سایت پرواز شوید و از این مطالب بهره بگیرید.
اما از نگاهی دیگر، چیزی که یادگیری را از حفظ کردن متمایز میکند، معنا و مفهوم است.
میتوان گفت یادگرفتن به دردبخورتر است.
اینکه واقعیتهای مختلف را به هم وصل کرده و به شما یک مفهوم کلی میدهد، درحالی که حفظ کردن یک مطلب فقط به شما میگوید که آن واقعیت صحیح است و نه هیچ چیز دیگر!
یعنی اگر جزئیات کوچکی را درمورد آن واقعیت تغییر دهیم دیگر معنایی نخواهد داشت.
همین مشکل در آزمونهایی مانند کنکور همیشه گریبانگیر دانشآموزانی میشود که مطلبی را حفظ کردهاند و در جلسهی آزمون به بسیاری سوالات که تغییرات اندکی کردهاند و یا دو مفهوم با هم آمیخته شدند، نمیتوانند پاسخ صحیح بدهند.
در گفت گو با این دانش آموزان همیشه ادعا دارند که سوالات همان مطلب را در آزمون آزمایشی توانسته اند پاسخگو باشند!
و هیچگاه پارامتر زمان مطالعه و آزمون آزمایشی ( دو هفته بعد ) و زمان کنکور ( ۶ یا ۸ ماه بعد) را در نظر نمی گیرند و به پاسخ گویی های شانسی هیچ اشارهای نمیکنند، و قبول ندارند شانس همیشه یار آدم نمی باشد…
امیدوارم با مطالعه این موارد تا حدودی تمایزی بین نحوه خواندن دروس قائل بشید و دروسی که لازم است زمان بگذارید، درک کنید و یادگیری و فهمشان را افزایش دهید و مباحثی که لازم است حفظ کنید تا ملکه ذهن شود، نیز حفظ کنید و زمان تان را به اشتباه اتلاف نکنید.
به قلم دکتر پدرام